هوش تجاری یا به اختصار BI مجموعهای از فرآیندها و فناوریهایی است که دادههای خام را به اطلاعات معنادار تبدیل میکند. هوش تجاری تاثیر مستقیمی بر تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی سازمان دارد. این فرآیند به جای مفروضات و احساسات درونی از تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت با استفاده از دادههای تاریخی پشتیبانی میکند.
برای مثال، شرکت معروف «استارباکس» با در اختیار داشتن اطلاعاتی در مورد جمعیت شناسی مصرف کننده، سطوح درآمد متوسط، مراکز حمل و نقل عمومی و دادههای دیگر، شهرت برند خود را در طول زمان افزایش داد. درحقیقت، ابزارهای BI تجزیه و تحلیل دادهها را انجام میدهند تا با تولید گزارشها، خلاصهها، نقشهها و نمودارها به کسب و کارها جهت کسب اطلاعات دقیق از کاربران کمک کند. برای درک عمیقتر مفهوم هوش تجاری با مقاله دیگری از آماتک همراه باشید.
تعریف هوش تجاری
هوش تجاری (Business Intelligence) به عنوان فرآیندی برای جمع آوری و پردازش اطلاعات تجاری برای به دست آوردن بینش و اتخاذ تصمیمات سودآور تعریف میشود. همچنین به عنوان اصطلاحی برای جمع آوری بینشهای تجاری هوشمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای بهینه سازی عملکرد کلی کسب و کار شناخته میشود.
هوش تجاری شامل جمع آوری، تجزیه و تحلیل و ارائه اطلاعات مربوط به کسب و کار است و اغلب به عنوان یک نتیجه از تحقیقات تجاری در نظر گرفته میشود که اقدامات هوشمندانهتر را ممکن میسازد. هدف از BI جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن است، تا یک سازمان آینده نگر بتواند تصمیمات تجاری بهتری بگیرد. برخی از روندهای مرتبط با هوش تجاری به شرح زیر هستند:
• افزایش سرمایه گذاری در فناوری هوش مصنوعی
• کلان داده یا بیگ دیتا (Big data)
• اهمیت روزافزون حاکمیت داده
• افزایش نرم افزارها و ابزارهای هوش تجاری سلف سرویس (Self-service)
• تفسیر دادهها از طریق داستان سرایی
• هوش تجاری مشترک
• تجزیه و تحلیل ابری

یک مثال از هوش تجاری
یک صاحب رستوران میخواهد نیازهای مشتریان، نوع غذاهایی که دوست دارند و چرا عاشق آن غذای خاص هستند را بفهمد. این رستوران با استفاده از نرم افزار هوش تجاری یک نظرسنجی انجام میدهد و بازخوردهایی از مشتریان در مورد انواع غذاهای محبوب خود جمع آوری میکند.
صاحب رستوران با استفاده نظرسنجی، ذهنیت مشتری را تجزیه و تحلیل میکند و بینشهای ارزشمندی را در مورد غذاهایی که در رستوران سرو میشوند، به دست میآورد. او با داشتن اطلاعاتی در مورد اینکه چه غذاهایی را چه افرادی دوست دارند و چه غذاهایی در چه روزی بیشتر سفارش داده میشود و سایر موارد، استراتژیهای تجاری تعیین میکند که برای مشتریان جذاب و برای سازمان سودآور است.
اهمیت هوش تجاری در سازمان
در محیطهای کسب و کاری امروزی، نیاز به هوش تجاری برای برخورداری از مزیت رقابتی وجود دارد. BI به سازمان کمک میکند تا نظرات و رفتار مشتری را ارزیابی کند. این مهم در نهایت به کسب و کارها در کسب سهم بزرگی از بازار و دریافت درآمدهای بیشتر یاری میرساند. در ادامه به اهمیت هوش تجاری میپردازیم:
جمع آوری بینشهای عملی
هوش تجاری، دادههای خام کسب و کار را به اطلاعات قابل استفاده تبدیل میکند. دادههای خام به سازمان بینش عملی در مورد پارامترهای تجاری ارائه نمیدهد اما BI تجزیه و تحلیل جامعی از دادهها را برای شناسایی نقاط درد یا فرصتهایی که میتوانند برای ابداع استراتژیهای مشتری محور استفاده شوند را در اختیار سازمان قرار میدهد.
درک عمیق سازمانی
اگر هر یک از اجزای کسب و کار به درستی را شناخته نشوند، درک کل اهداف کسب و کار دشوار خواهد بود. هوش تجاری سازمان را قادر میسازد تا هر مولفهای که نیاز به توجه دارد را شناسایی کند و براساس آن بهبودهایی را در فرآیندهای عملیاتی خود انجام دهد.
دستیابی به اهداف فروش و بازاریابی
اگر یک کسب و کار نتواند بازار هدف، روندها یا نیازهای در حال تغییر مشتری را درک کند، دستیابی به اهداف فروش و بازاریابی دشوار است. هوش تجاری تجزیه و تحلیل عمیقی را برای تصمیمات بازاریابی سازمان ارائه میدهد. از این طریق عملکرد بازاریابی را برای اهداف تجاری تقویت میکند.
پیش بینی رفتار و روند خریدار
تعامل با مشتری واژهای است که اغلب در تجارت امروز مورد بحث قرار میگیرد. یک نرم افزار هوش تجاری شرکت را قادر میسازد تا بر اساس هر تعامل یا هر بازخوردی در طول سفر مشتری، بینش ارزشمندی از روند مشتریان به دست آورد. بنابراین به آنها اجازه میدهد فروش، بازاریابی یا استراتژیهای رشد را بر این اساس بهبود ببخشند.

افزایش بهره وری کلی
بسیاری از سازمانها دارای گلوگاههای ناکارآمد، فرآیندهای قدیمی و وظایف روتین دستی هستند که اینها مانع از رشد آنها میشوند. BI میتواند این تنگناها را رفع کند، فرآیندها را مورد اصلاح قرار دهد و سطوح جدیدی از سازماندهی و اولویت بندی را برای کل تیمهای اجرایی سازمان به ارمغان آورد. این امر خدمات کارآمد و پاسخگو، استفاده بهتر از منابع انسانی، اندازه گیری دقیق کمپینهای بازاریابی را ممکن میسازد.
تسریع در نرخ بازگشت سرمایه
هوش تجاری به سازمان کمک میکند تا با مدیریت فرآیندها، معیارهای تبدیل فروش و تجربه مشتری از طریق تجزیه و تحلیل و مدل سازی، بازده بازگشت سرمایه (ROI) را تسریع بخشد. همچنین شرکت را قادر میسازد تا بینشهای ارزشمندی در مورد رفتار مصرف کننده، تجربه مشتری و نیازهای کاربران به دست آورد و سازمان را در مسیر موفقیت قرار دهد.
مزایای هوش تجاری
هوش تجاری تاثیر مستقیمی بر تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی سازمان دارد. پس اگر به درستی پیاده سازی شود، مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:
• یک نرم افزار مناسب برای هوش تجاری با نمایش دادههای جمع آوری شده با استفاده از گزارشها، داشبوردهای تحلیلی و اینفوگرافیکها به افزایش بهره وری در سازمان کمک میکند.
• BI یک سازمان را با دیدی کل نگر به بخشهای مختلف اعم از محصولات، خدمات و سایر موارد تقسیم بندی میکند تا شناسایی مناطقی که نیاز به توجه یا بهبود دارند، آسانتر شود.
• فرآیندهای پیچیده در یک سازمان را میتوان با استفاده از تجزیه و تحلیل پیشرفته ساده کرد. این مهم شرکت را قادر میسازد تا زمان و تلاش اضافی را کاهش دهد که منجر به فرآیندهای تجاری سریعتر و کارآمدتر میشود.
• دادههای بصری و گزارشها را میتوان با استفاده از BI تولید کرد که این مهم به مدیران سازمان امکان میدهد تا معنای معیارهای خود را درک کنند.

انواع و روش شناسی در هوش تجاری
برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک تجاری و کسب مزیت رقابتی، یک سازمان باید ایده روشنی از روند بازار، نیازهای مشتری و نظرات مصرف کننده داشته باشد. انواع مختلفی از ابزارهای هوش تجاری آنلاین وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانید به روشهای متعددی برای جمع آوری اطلاعات دسترسی داشته باشید.
در ادامه به برخی از روشهای توصیه شده برای جمع آوری هوش تجاری میپردازیم:
جمع آوری دادهها
اولین قدم در BI جمع آوری دادههاست. روشهای مختلفی برای جمع آوری دادهها وجود دارند که میتوانند اطلاعات قابل اعتمادی را برای تجزیه و تحلیل آماری فراهم کنند و این به سازمان کمک میکند تا تصمیمات مبتنی بر دادهها را اتخاذ کند. این روشها شامل نظرسنجیها، پرسشنامهها و فرمها هستند.
به عنوان مثال، یک شرکت میخواهد سطح رضایت مشتری از بخش خدمات خود را درک کند. این شرکت تصمیم میگیرد با استفاده از یک پلتفرم هوش تجاری برای جمع آوری اطلاعات ارزشمند در مورد کارکنان، محصول و کیفیت کلی خدمات ارائه شده به آنها، نظرسنجی خدمات مشتری انجام دهد.
نتایج به دست آمده از طریق نظرسنجی میتوانند برای سنجش امتیاز خالص تبلیغ کننده (NPS)، امتیاز رضایت مشتری (CSAT) یا حتی امتیاز تلاش مشتری (CES) استفاده شوند. همه این نتایج به تجزیه و تحلیل احساسات مشتریان در مورد وضعیت فعلی خدمات، زمینههایی که نیاز به بهبود دارند، انتظارات مشتریان و نیازهای آنها کمک میکنند. همه این بینشها شرکت را قادر میسازند تا سفری موفق را برای تبدیل شدن به یک سازمان مشتری محور پیاده سازی کنند.
تجزیه و تحلیل
در این مرحله تمام دادهها تحت یک پلتفرم واحد قرار میگیرند. یک نرم افزار هوش تجاری شما را قادر میسازد تا دادهها را با ابزارهای تحلیلی پیشرفته جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنید. تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده از طریق روشهای مختلف به سازمان کمک میکند تا نظرات مشتریان خود را درک کرده و زمینههای نیاز به بهبود را پیدا کند.
این نرم افزار به شما این امکان را میدهد تا نمرات NPS، CES، CSAT را برای دورههای مختلف مقایسه کنید. به عنوان مثال، صنعت هتلداری باید تجربه و رضایت مشتری را به طور مداوم اندازه گیری کند. با تجزیه و تحلیل و نظارت بر نمرات رضایت مشتری و امتیازات NPS ، سازمان میتواند تجربه مشتری خود را بهبود ببخشد و برای دستیابی به درآمدهای بالاتر تلاش کند.

گزارش و ارائه
پس از تجزیه و تحلیل، گام بعدی این است که بدانیم معیارها به چه معنا هستند. این مرحله مهمترین گام در هوش تجاری است زیرا تفسیر نادرست دادهها میتواند سازمان را به به سمت صخرهای برای سقوط بکشاند. تبدیل اطلاعات متنی به دادههای بصری (اینفوگرافیک) گاهی اوقات میتواند درک مفاهیم را برای افراد آسانتر کند. چنین درکی سازمان را قادر میسازد تا پاسخهایی را برای بسیاری از سوالات مهم تجاری، عملیاتی و بازاریابی خود بیابید.
یک سازمان برای ماندن در رقابت و برآوردن نیازهای در حال تغییر مشتری یا حتی کشف گامهای موثر بعدی، نیاز به نظارت و آنالیز مداوم دادهها و ارائه گزارشهای موثر در زمان حال دارد. پیروی از این مسیر برای استفاده موثر از هوش تجاری به سازمان این امکان را میدهد تا تصمیمات عاقلانهتری برای هزینه و زمان خود بگیرد.
تفاوت هوش تجاری (BI) با آنالیز تجاری (BA)
در ظاهر، هوش تجاری و آنالیز تجاری مفاهیم تقریباً یکسانی به نظر میرسند. هر دو از فرآیندهای پشتیبانی شده از فناوری برای استخراج ارزش از دادههای سازمانی استفاده میکنند. این مهم میتواند همپوشانی قابل توجهی در تکنیکهای آماری و روشهای مورد استفاده در هر رشته ایجاد کند. با این حال، چند تفاوت کلیدی وجود دارند که کسب و کارها و سازمانهای فناوری اطلاعات باید از آنها آگاه باشند.
آنالیز تجاری اغلب براساس چهار مرحله زیر متمایز میشود:
• آنالیز توصیفی
• آنالیز تشخیصی
• آنالیز پیش بینی
• آنالیز تجویزی
در مدل چهار مرحلهای بالا، از تحلیل توصیفی برای جمعآوری و خلاصه کردن دادههای تاریخی استفاده میشود که ممکن است بینش و اطلاعات مفیدی را به همراه داشته باشد. تحلیل توصیفی دقیقاً عملکرد هوش تجاری را نشان میدهد، بنابراین میتوان گفت که هوش تجاری و آنالیز توصیفی یکسان هستند. از این نظر، BI بخشی فرعی از آنالیز تجاری محسوب میشود. ناگفته نماند، عملکردهای تشخیصی یا الگوریتمهای پیش بینی شامل هوش تجاری نمیشود.
کلام آخر
هوش تجاری سازمانها را با دادههای دقیق و به روز توانمند میکند. حتی در مواقعی امکان پیش بینی تصمیمات اجرایی برای جلوگیری از حدس و گمان را فراهم میکند. بدون شک در دنیای رقابتی امروز، توانایی استفاده از دادهها و فناوری یکی از مهمترین پارامترهای موفقیت است.
مهم نیست که در چه صنعتی فعالیت میکنید اما آنچه مهم است، دسترسی به اطلاعات سریع است. چنین دسترسی به سازمانها کمک میکند تا تصمیمات سازنده، تحلیلی و تاثیرگذار بگیرند. اما جمع آوری دادهها به تنهایی برای کسب کافی نیست! پردازش و تجزیه و تحلیل این دادهها مهمتر است زیرا به تصمیمات عملیاتی و قابل اجرا کمک میکند.
منابع:
https://www.questionpro.com
https://chartio.com/
1 دیدگاه
بسیار مطلب آموزنده ای بود..